سقر شمال
گل مامانی بعد تولد دو سالگیت اولین سفر با ماشین تجربه میکردی چون شما بد ماشین هستی حالت بد میشه ما زیاد مسافرت نمیریم چون دلم نمیخواد شما درد و عذاب بکشی.بعد از کلی سختی غرغرای شما بالاخره رسیدیم به نمک ابرود از ماشین که امدی پایین کلی ذوق کردی خیلی تو ماشین خسته شده بودی اولین باری که دریا دیدی خوشحالی کردی میخواستی بپری تو اب که بابایی جلوت گرفت از اینکه پات شنی شده بود اصلا خوشت نیامد غرغر کردی بردمت پاهات شستم انروز لب دریا کلی به هممون خوش گذشت ٤روزی حسابی تفریح و خوشگذرونی کردیم شما تا دلت بخواد شیطونی کردی خوشبختانه موقع برگشت تو ماشین خوابیدی کمتر اذیت شدی تا اینجا من بابایی با هم یواش حرف میزدیم که یه وقت خوشگل خانم بیدار نشه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی