با یک عالمه تنبلی دوباره برگشتم
سلام به دخترکم بعد از مدت طولانی تاخیر دوباره امدم تا برات از خاطرات بزرگ شدنت بنویسم این مدت از لطف شما لب تاب خراب بود خلاصه گلم سال ٩١با همه سختی ها تموم شد سال نو هم در کنار همدیگه به خوشی گزروندیم شما واسه خودت خانمی شدی حسابی تو کارها کمکم میکنی حرفای خوشگل میزنی وشیطونی هاتم که تمومی نداره در حال حاضر شما در خواب ناز هستی من تونستم برات از بزرگ شدنت بنویسم چند روز دیگه تولد ٤سالگی شما نازنازی جیگر بلا است امسال میخوام برات تولد خودمونی تر بگیرم یه کم که بزرگتر شدی یه تولد حسابی تر میگیرم فردا قرار من شما بابایی بعد از ٣سال به پابوس امام رضا بریم امیدوارم که توی هواپیما اذیت نشی اخرین بار که سوار هواپیما شدیم خیلی حالت بد شدتوی هفته گذشته روز مادر بود که اینروز به همه مامانای گل تبریک میگم بعدشم به تو خوشگل خانم که خیلی دوست داری مامان بشی تا ازت میپرسم یگانه میخوای چیکاره بشی میگی مامان قربونت برم که انقدر ارزوهات شیرین قشنگ چند وقت پیش با خاله ها دختر خاله هات با سمانه پانیذ رفتیم پارک بانوان که از همه بیشتر به شما بچه ها خوش گذشت تا تونستید بازی کردید امیدوارم همیشه خوشحال باشی لای خوشگلت بخند قول میدم از این به بعد زود به زود از خاطراتت برات بنویسم راستی قرار به زودگی صاحب یه پسر عموی جدید به اسم محمد نیکان بشی که قدمش مبارک باشه دوست دارم اندازه همه دنیا